نگوید نیست، هستم

ساخت وبلاگ

نگوید که اسماعیل که دیگر نیست نیست، هستم در همین نزدیکا در همین کوچه های یخ زده شهر، عرق می ریزم، سگ دو میزنم، اکنون در همان یک بار سعی و تلاش سرسختانه برای دست و پا کردن یک زندگی آرام و پایدارم. نگوید که اسماعیل بی وفاست، که دیگر خیلی دیر به دیر سر می زند که انگار دیگر نیست. اسماعیل جای دیگری پست می دهد، میان دشتی سرد میان اندک ساختمانهای پادگان تیپ چهل. اسماعیل دلش تنگ است. تنگ یک دل سیر نوشتن یک دل سیر خواندن شما. ... 

دنیا سرد است...
ما را در سایت دنیا سرد است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7filozof3 بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 15:47