دنیا سرد است

متن مرتبط با «سنگ قبر آرزو» در سایت دنیا سرد است نوشته شده است

وقتی همه‌ی زندگی رو دوشم سنگینی می‌کند

  • برای نوشتنِ چند جمله‌ی ساده فکر می‌کنم، چیزی به ذهنم نمی‌رسد، تا جایی ادامه می‌دهم که خسته شوم. چشمانم را می‌بندم، عمیق نفس می‌کشم. پر شدن دیافراگمم را حس می‌کنم، هنوز جمله‌ای برای شروع یادداشتم پیدا نکرده‌ام، در گوشم خودم را شماتت می‌کنم، به شکست‌هایم نگاه می‌کنم، هر چند گاهی می‌توانم به آنها نیشخند بزنم‌. دنیا گرم است و جز دراز کشیدن کاری از من ساخته نیست. در واقع هیچ چیز واجد ارزشی برای گفتن و پی گرفتن ندارم. شاید بهتر باشد به برنامه بعد از ظهرم فکر کنم. آرایشگرم به تازگی مغازه‌اش را بسته و بی‌خبر رفته است. قبل از ناهار تعمیرکار ماشین را تعمیر می‌کرد و من وقت تلف می‌کردم. عجیب است که حتی در آن نصف روز هم چیز دندان گیری برای فکر کردن نداشتم. ذهنم خالی‌ست. البت که این‌ها همه از کارهایی است که روزانه از پای تخت‌خوابم تا مرکز شهر قطار می‌شوند. علاوه بر همه اینها به تازگی هر چه می‌نویسم هیچ مسئله‌ای در دلشان نیست. من به جای مخاطب‌ها جواب ‌می‌دهم؛ پس چه مرگت است؟! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • امروز صبح حال آرزویم

  • یادم نیست چطور بیدار شدم، آرام بودم، خسته بودم یا چه تنها این یادم است که گریه نمی کردم. حال م خوب بود بجز آن سر دردی که گاهاً صبح ها خفتم می کند مشکلی نبود. هنوز چشمانم را باز نکرده بودم. می دانستم با, ...ادامه مطلب

  • سنگ و تنگ

  • وقت هایست که از راه مغزمدر قالب سنگی بی ریخت زاییده می شومنتیجه ای برای مقاربت با خودو پس از فراغ همچون قلوه سنگی از بالای کوهی می افتمافتادنم شبیه همه افتادن هاستاز همان هایی که می روند و در قعر دره ای هیچ می شوندشاید صدایی از من باقی بمانداین سقوط نشانه ظهوری دوباره استدر قالب آدمکی گلیما آدم ها آدمک های گلی بدقواره ایمکه لباس این دنیا به تنمان زار می زند., ...ادامه مطلب

  • سنگیم

  • آرام ستانی تنگیا کفشی تاخوردهقدم هایی لنگنگاه هایی منگدر اردبیل کوچککه دیگر جایی برای قدم گذاشتن نداردتو بگوبا این شهر چه کنم؟سنگش به سینه زنم؟کدام سنگ؟ حسم سنگ، روح شهرم سنگگفتگوی مردمم سنگ ترو سنگ روی سنگ بند نمی شودمن در کوتاه ترین پیاده رو دنیا بغض می کنم همچون سنگ.بغض و من می شویم یک پاره سنگمی شویم زیباترین سنگ پیکر... اسماعیل غنی زاده سه شنبه ۷ شهریور ۹۶ ۲۳:۰۲ ,سنگیم ...ادامه مطلب

  • بقچه آرزوها

  • انسان در کنار بار هستی بقچه ای دارد به نام آرزو هر نو زادی که جیغ می کشد، بقچه ای به دستش می دهند تا آرام شود، آرام می شود، دلم به بقچه آرزوها خوش است که همیشه با من است در آغوشم در خلوتم درون این بقچه تنها یک آرزو دارم و آن تویی ای معشوق در راه ای آرزوی خوش عطر, ...ادامه مطلب

  • التماس آرزوها

  • آرزوها از تنم آویزانند همین تن خسته ام که هزاران شب  روح بی خواب و سرگردانم را در تاریکی بدرقه می کند، صدای نقاره و دهل  خبر هبوط آرزوهای آسمانی ست و من در این سطح خاکی زبانم قاصر است از التماس آرزویی که تو خود آنی، , ...ادامه مطلب

  • سنگ قبر

  • دنبال سنگ قبر عاشقان سینه چاکم، تا رد عطر نرگست را می گیرم، به مرمرهای سیاه می رسم، اسم خودم را می بینم، تبسم می کنم باورت می شود؟ این جا هم کنار هم خوابیده ام! بیچاره دنیای بی وفا، چقدر برای جدایی ما نقشه چیده بود... هی دنیای فانی نقش بر آب شوی,سنگ قبر,سنگ قبر کیارستمی,سنگ قبر آرزو,سنگ قبر سعید امامی,سنگ قبر عباس کیارستمی,سنگ قبر پدر,سنگ قبر حبیب,سنگ قبر مادر,سنگ قبر آرزو آرتوش,سنگ قبر سهراب سپهری ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها